دلنوشته های من جایی فقط و فقط برای نوشتن نوشته های دل من |
|||
پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, :: 2:23 :: نويسنده : تارا
امشب داداشم بهم زنگ زد-داداش راستکی نه داداش غیرواقعی ولی ماهه ها- چنددقیقه ای باهام حرف زد و حرفاش خیلی آرومم کرد درموردبیماریم...درخواستام از خدا...دعا برای فرج آقا...بهم گفت خیلی صلوات بفرست...حتما برم پیش مزار شهدای گمنام و با اونا حرف بزنم و دردودل کنم... نظرات شما عزیزان: Negin
![]() ساعت23:35---30 تير 1393
همه چیزو بسپر دست خدا ... اون بالایی خودش همه چیزو درست میکنه
پاسخ:ان شاءا... درستی و سرخوشی برا همه.....
انشاله دعات زودتر برآورده بشه...
آره صلوات خیلی خوبه و خیلی فضیلت داره . بهت پیشنهاد میکنم کتاب "صلوات کلید حل مشکلات " رو بخونی هم کمه و هم خیلی عالیه. پاسخ:متشکرم...چشم این کتابو تهیه میکنم....
وبلاگ خوبی داری هر روز بهت سر میزنم
لینکم کنی ممنون میشم ![]() پاسخ:سلام.متشکرم.با لپ تاپ من وبلاگت پیدا نشد.....آدرسشو برام تو نظرات بگذار....
عزیزم نمیدونم چطوری میشه ثابت کنم که میفهمم حالتووو...اما فقط میتونم بگم واست کلللللللللی دعا میکنم.همه چیزو بسپر به خدا.
پاسخ:ممنونم خانوم....متشکرم از اینکه دعا میکنی....
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان |
|||
![]() |