دلنوشته های من جایی فقط و فقط برای نوشتن نوشته های دل من |
|||
یک شنبه 26 اسفند 1392برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : تارا
عوارض رادیوتراپیم خیلی بده.دارم اذیت میشم. خون دماغ هرروزه،زخم شدن مری ام بطوریکه جز غذاهای آبکی چیزی نمیتونم بخورم.درد استخونای بدنم،زردتر شدن پوستم،و درد و سوزش شدید تو ران پای راستم دقیقا محلهای برداشتن 2تا عضله ام که محل بخیه هاش باز شده و خیلی سخته نشستن و پاشدن از زمین برام. نمی دونم با این شرایط چطور عیدم رو بگذرونم...... یک شنبه 27 اسفند 1392برچسب:, :: 20:59 :: نويسنده : تارا
سلام. خوب رادیو تراپیم کم کم داره تموم میشه. تو مرکز درمانی دوستای خوبی پیدا کردم.با یکیشون هم دانشگاهی بودم.قیافه سمیرا برا من خیلی آشنا و قیافه من برا اون خیلی آشنا. دختر فوق العاده ای بود.مشکلش تومور مغزی بود،توموری که زود تشخیص داده بودن و عملش کرده بودن بعدش هم رادیو تراپی.وفرنوش که کتفش دست راستش رو به خاطر داشتن تومور برداشته بودن.تقریبا هم سن و سال بودیم . شب چهارشنبه سوری هم با هم رفتیم پیتزایی (اصلا نچسبید چون همه مون درگیر عوارض درمان بودیم)و به خاطر دیربرگشتنمون به آسایشگاه ،نگهبان و پرستار شب داشن باهامون دعوا میکردن که من و فرنوش ب جنگولک بازی از زیر دعوای شدیدشون در رفتیم..... پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:, :: 20:48 :: نويسنده : تارا
خوب اول هفته تهران بودم و کمیسیون برای ادامه درمانم برگذار شد. طبق این کمیسیون رادیوتراپی و شیمی درمانی خاص و قرص های خاصی برام نوشتن.سه شنبه و چهارشنبه شهرستان خودمون بودم.دکترم داروها رو برام نوشت.داروهام با تاییدیه دفترچه بیمه خیلی نشد اما بدون دفترچه و تاییدیه بیمه حدود14-15میلیون در میومد!!!!!! منم از شنبه قراره درمانم شروع بشه و احتمالا از اینترنت دور خواهم بود متاسفانه!!! دوست دارم این زمستون آخرین زمستون پر از ناراحتی و درد عمرم باشه و بقیه زمستونا با سلامتی همراه باشه.....
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان |
|||
![]() |